amir hosseinamir hossein، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

مامان نویس

عیدت مبارک نی نی

سلام مامان جون ..خوبی گل مامان.. نازگلم دارم لحظه شماری میکنم تا ببوسمت ودر آغوش بگیرمت..تو فقط مواظب خودت باش تا سالم وسلامت بیای بغل مامان... آخ که الهی فدات بشم... این دومین عیدی هست که شما تو دل مامانی..عید نوروز هم تو دلم بودی ولی من متوجه حضورت نشده بودم.. حالا عید فطر هست..عیدت مبارک گل مامان.دوست دارم ...
9 شهريور 1390

بدون عنوان

سلام گل مامان ... قربونت بشم که همش داری تو دلم بازی میکنی... مامان ازامروز تا 12/6/90 وقت سونوگرافی فقط وفقط 4روز مونده آخ که فدات بشم.. بابایی هم داره لحظه شماری میکنه امروز قبل از رفتنش گفت 4روز دیگه میریم نی نی رو میبینیم// الهی بابات هم بیقرار دیدن روی مثل ماهته..الهی که سالم وسلامت باشی گل مامان ...
8 شهريور 1390

آغاز هفته ی 25

سلام نی نی گلم...  لالایی گلکم. مامانی خیلی دوست دارم....   25 هفته است که از تو آسمون خدا امدی و قدمهای کوچیک ومهربونتو گذاشتی تو دل مامانی... الهی فدات بشم.... 25 هفته گذشت و فقط 15 هفته ی دیگه مونده تا ببینمت...آخجونمی جون... ...
8 شهريور 1390

خنده ی مامان بابا

سلام شکلات خوشمزه ی مامان اگه به دنیا بیای بازم میخورمت تا دوباره بری تو دلم.. نه نه.... این کار نمیکنم چون میخوام تو بغلم بمونی تا همیشه جوجه جونم لالایی...   امروز با بابایی داشتیم تلویزیون تماشا میکردیم که نا خدا نگاه هردوتامون به شکم  قلمبه ی مامانی گره خورد در همون لحظه ٣ تا ضربه ی باحال زدی به دلکم..ضربه هات ماشالله انقدر قوی و محکم بود که ما از روی لباس متوجه شدیم داری تکون میخوری...وای لباسم یهو تکون میخورد.... آخ که منو بابایی کلی بهت خندیدیم وقربونت رفتیم فکر کنم میخواستی ابراز وجود کنی مگه نه عسلم؟؟؟  ...
7 شهريور 1390

با اجازه گلکم واسه بابایی نامه نوشتم .................

سلام گل نازم میخوام این poste وبلاگتو برای بابایی بنویسم..... میدونم که بابایی رو خیلی دوست داری واین اجازه را به مامان میدی...با اجازه!!>>>> مهدی جونم الهی که سایه porمهرت بر سر من و نی نی جون باشه..  میدونم این روزها فکرت خیلی مشغوله میدونم که میخوای واسه نی نی سنگ تموم بذاری... الهی خدا بهت توانایی بده که به افکارت جامه عملbeposhani.... خیلی دوست دارم و ازت ممنونم که توی همه ی تنهایی هام با من شریکی.. با وجود تو کمتر غم نبود مادر وpedaram را احساس میکنم.. خدایا تو رو به حق قرآن سایه مهدی را تا همیشه بالای سر نی نی حفظ کن... وکودکم را با سختی هایی که من کشیده ام آشنا مکن   ...
6 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مامان نویس می باشد